جدول جو
جدول جو

معنی لوس گیری - جستجوی لغت در جدول جو

لوس گیری
در تداول عامه بجای لوس گری، مثل خل گیری بجای خل گری، ننری
لغت نامه دهخدا
لوس گیری
خود را بیجا عزیز نمودن ننری
تصویری از لوس گیری
تصویر لوس گیری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لکه گیری
تصویر لکه گیری
پاک کردن لکه های لباس یا چیز دیگر، اصلاح و ترمیم قسمت های ریخته شدۀ گچ دیوار یا سقف
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
ننری. رجوع به لوس گیری شود
لغت نامه دهخدا
(لَکْ کَ / کِ)
عمل لکه گیر. عمل ستر و اصلاح لکه ها از گچ یا نقش دیواری و غیره. اصلاح کردن قسمتهای ریختۀ گچ و مانند آن از دیواری و سقفی و غیره. ریخته های گچ یا نگار دیواری یا سقفی را به صلاح آوردن، زدودن لک لباس و پاک کردن آن
لغت نامه دهخدا
عمل لیف گیر، استخراج لیف موز و جز آن
لغت نامه دهخدا
آلودن و اندودن به موم، طرح ریزی نقشها بر روی موم، به این ترتیب که سرتاسر ظرف یا زمینۀ کار را موم می گیرند و جای نقشها را خالی می گذارند آنگاه با رنگهای لعابی آن را می آلایند و حرارت می دهند
لغت نامه دهخدا
(زَ دَ)
بجای لوس گری کردن، ننری کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از لوس گری
تصویر لوس گری
خود را بیجا عزیز نمودن ننری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکه گیری
تصویر لکه گیری
قسمتهای ریخته گچ و مانند آن از دیواری و سقفی را اصلاح کردن
فرهنگ لغت هوشیار
طرح نقشها بروی موم باین ترتیب که سرتاسر ظرف را موم میگیرند و جای نقشها را خالی میگذارند. آنگاه با رنگهای لعابی آنرا می آلایند و حرارت میدهند . وقتی لعابی که موم پوشانده است خالی ماند موم گیری بپایان میرسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوس گیری کردن
تصویر لوس گیری کردن
خود را بیجا عزیز نمودن ننری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خو گیری
تصویر خو گیری
انس، عادت
فرهنگ واژه فارسی سره
بلندپروازی، پرواز، تصعید، صعود
فرهنگ واژه مترادف متضاد